ارزیابی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی و پیامدهای آن بر کیفیت زیستگاه (مطالعه موردی: حوزه آبخیز تالار، استان مازندران)
تحولات چشمگیر در کاربری اراضی طی دهههای اخیر، توانایی اکوسیستمها در ارائه خدمات را با چالشهایی جدی مواجه ساخته است؛ از اینرو، ضرورت دارد تأثیر این تغییرات بر خدمات اکوسیستمی به شکلی دقیقتر بررسی شود. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی نقشههای کاربری اراضی آینده، ابزار Scenario Generator نرمافزار InVEST را بهکار گرفت تا نقشههای کاربری اراضی گذشته و حال استخراج و تحلیل شود. همچنین با استفاده از ابزار Habitat Quality همان نرمافزار، اثرات تغییر کاربری اراضی بر کیفیت زیستگاهی در حوزه آبخیز تالار واقع در استان مازندران مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتههای تحقیق نشان داد که توسعه بیرویه اراضی کشاورزی و کاربریهای مسکونی، بهویژه طی دوره زمانی 2024 تا 2044، به کاهش کیفیت زیستگاهی منجر میشود که این روند، در مناطق شمالی و شرقی محدوده موردمطالعه، آشکارتر است. علاوه بر آن، تخریب سرزمین نیز طی همین دوره زمانی شدت یافته است. نتایج نشان میدهد که فعالیتهای انسانی بهمنظور تأمین رفاه و تغذیه جمعیت فزاینده، موجب جایگزینی عرصههای طبیعی با اراضی کشاورزی و مناطق مسکونی شده است. این تغییرات، به تخریب زمین و کاهش کیفیت زیستگاههای گیاهی و جانوری منتهی شده و در صورت تداوم روند موجود، احتمال انقراض گونههای بومی منطقه در آینده نزدیک وجود دارد. بنابراین لازم است با مدیریتی اصولی و جامع، اقدام به حفاظت و احیای عرصههای طبیعی بهویژه مناطق جنگلی نمود تا بدینوسیله زمینه بهبود و ارتقای وضعیت این مناطق و همچنین حفاظت از گونههایی که بهطور بومی از این عرصهها بهعنوان زیستگاه استفاده میکنند، فراهم شود.
بررسی محدودیت فضایی اراضی مسکونی در شهر نورآباد ممسنی و برنامهریزیهای آتی جهت تأمین آن
مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان، از معیارهای مهم سنجش توسعه یافتگی به شمار می رود. مسکن نقش بی بدیلی در کیفیت زندگی داشته و ضامن ایجاد محیطی آرام، امن، آسوده و راحت است. در این مقاله شناخت عوامل محدود کننده ی فضایی اراضی مسکونی و همچنین شناخت بهترین مکان ها برای برنامه ریزی آتی شهر جهت تأمین اراضی مسکونی شهر نورآباد به عنوان هدف اصلی مورد بررسی قرار می گیرد. با انجام این پژوهش میزان موفقیت کلی برنامه ریزی مسکن این شهر پس از انقلاب اسلامی مشخص می شود. پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و روش بررسی آن«توصیفی- تحلیلی» است. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این است، با توجه به این که عوارض طبیعی متعددی از جمله وجود اراضی کشاورزی و باغات در حاشیه ی محلات و نواحی شهری، همچنین دو رودخانه ی مهم در شمال و جنوب شهر و نهرهای متعددی که در کنار و اطراف اراضی کشاورزی و محدوده ی بافت های روستایی به عنوان محلات کنونی شهر پراکنده اند، علاوه بر این وجود آثار باستانی و ارتفاعات متعدد در پیرامون محدوده ی کنونی شهر که در بسیاری از موارد به دلیل شیب زیاد امکان ساخت و ساز را فراهم نمی سازد. ازجمله آثار باستانی تل نورآباد با حریم 550×650 متر، تل میر جاشیری با حریم 250×100 متر، تل بختیاری باحریم 200×200 متر اشاره کرد. همچنین عوارض مصنوعی محدود کننده ی توسعه ی اراضی مسکونی را می توان خط انتقال برق230 کیلوواتی قائمیه - دوگنبدان با حریم 17 متراز داخل شهر، خط انتقال برق 66 کیلوواتی نورآباد- قائمیه با حریم 13 متر از داخل شهر، خط لوله ی نفت و سه خط لوله ی گاز با حریم حدود 60 متر از داخل شهر اشاره کرد، که عملأ بخشی از اراضی شهر را از امکان بهره گیری خارج می سازند. ولی با توجه به عوامل متعدد محدود کننده ی اراضی مسکونی شهر، طی طرح های توسعه شهری برنامه ریزی مناسب برای توسعه ی فضاهای مسکونی شده و همچنین بهترین مکان ها برای توسعه فضاهای مسکونی آتی شهر مشخص شده است. که اراضی بایر 259 هکتاری ناحیه یک که در شرق شهر واقع شده است، طی طرح جامع مصوب 1375 به عنوان بهترین مکان برای توسعه ی اراضی مسکونی شهر مشخص شد. همچنین طرح تفصیلی در مطالعات و برنامه ریزی های خود، طرح آماده سازی 110 هکتاری از مجموع 259 هکتاری ناحیه ی یک، طرح مصوب جامع شهر را پایه ی برنامه ریزی و طراحی خود قرار داده است. که سعی کرده است با ایجاد جاذبه هایی در محلات مجاور بافت مرکزی و یا سایر محلات از طریق پیش بینی فضاهای خدماتی مناسب و تأمین امکانات دسترسی، به نحوی توزیع جمعیتی در سطح محلات شهر را متعادل تر سازد. که در این زمینه تا حدودی موفق بوده است. و همچنین بافت فرسوده و ساختمان های تخریبی در داخل شهر توان مسکن پذیری بالایی برای توسعه ی آتی شهر دارند. بررسی وضعیت مسکن در شهر طی سال های 1390 - 1365 و بعد از تصویب طرح های جامع و تفصیلی نشان دهنده ی موفقیت کلی برنامه ریزی مسکن در شهر نورآباد است.
کاربرد اصول مهندسی بومسازگار در طراحی فضاهای شهری مقاوم به تغییرات اقلیمی
تغییرات اقلیمی بهعنوان یکی از چالشهای جدی زیستمحیطی، تأثیرات مخربی بر زیرساختها و زندگی شهری دارد. در این مقاله، به بررسی کاربرد اصول مهندسی بومسازگار در طراحی فضاهای شهری بهمنظور افزایش مقاومت این فضاها در برابر تغییرات اقلیمی پرداخته شده است. پژوهش با روش مروری و تحلیل محتوای کیفی انجام شده و به تحلیل مبانی نظری، بررسی نمونههای موفق و شناسایی چالشها و فرصتهای استفاده از اصول بومسازگار در طراحی شهری میپردازد. نتایج مطالعه نشان میدهد که بکارگیری زیرساختهای سبز، بازچرخانی آب، استفاده از مصالح بازیافتی و کاهش مصرف انرژی میتواند بهطور موثری کیفیت زندگی شهری و پایداری محیطزیست را بهبود بخشد. بهعلاوه، یافتهها نشان میدهند که چالشهای مهمی مانند محدودیتهای مالی و سیاستی، نبود آگاهی کافی و موانع اجرایی میتواند باعث کاهش کارایی این اصول شود. در این راستا، پیشنهادهایی برای تقویت همکاری بینالمللی، افزایش آموزشهای تخصصی و تدوین سیاستهای حمایتی ارائه شده است. همچنین، این پژوهش به اهمیت استفاده از فناوریهای هوشمند در مدیریت منابع شهری و ایجاد بسترهای آموزشی برای شهروندان و سیاستگذاران تأکید دارد. با توجه به اهمیت روزافزون تغییرات اقلیمی، بهکارگیری اصول بومسازگار در طراحی شهری نهتنها به کاهش اثرات منفی اقلیمی کمک میکند، بلکه میتواند به عنوان رویکردی پایدار برای ارتقای کیفیت زندگی در شهرها و بهبود زیستپذیری آنها مؤثر باشد.
کاربرد اصول ارگونومی در طراحی فضاهای عمومی شهری: مطالعهای بر مدلهای نوین
این پژوهش به بررسی کاربرد اصول ارگونومی در طراحی فضاهای عمومی شهری و تأثیرات آن بر تجربه کاربران و تعاملات اجتماعی پرداخته است. هدف این مطالعه، تحلیل چگونگی بهبود کیفیت زندگی شهری و رضایتمندی کاربران از طریق بهکارگیری مدلهای نوین ارگونومیک در فضاهای عمومی است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که طراحیهای ارگونومیک، علاوه بر بهبود راحتی جسمانی و کاهش خستگی، باعث افزایش تعاملات اجتماعی و تقویت حس تعلق کاربران به فضا میشود. این پژوهش از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با کاربران فضاهای عمومی شهر تهران و تحلیل کیفی دادهها به بررسی اثرات مبلمان ارگونومیک، دسترسی آسان و فضاهای چندمنظوره پرداخته و نشان میدهد که این عوامل میتوانند به ایجاد فضاهای پویا و جذاب برای کاربران منجر شوند. در پایان، مقاله پیشنهاداتی برای بهبود طراحیهای ارگونومیک آینده ارائه میدهد؛ از جمله توجه به نیازهای متنوع کاربران، استفاده از فناوریهای هوشمند در فضاهای عمومی و طراحیهای انعطافپذیر. همچنین، پیشنهادهایی برای مطالعات آینده در خصوص بررسی تأثیرات ارگونومی بر سلامت روانی و جسمانی کاربران و بومیسازی اصول ارگونومی در فرهنگها و اقلیمهای مختلف مطرح شده است.
تحلیل الگوهای هویتی در طراحی فضاهای شهری مبتنی بر اصول هنر اسلامی
این پژوهش به بررسی نقش اصول هنر اسلامی در تقویت هویت فرهنگی و تعلق مکانی در طراحی فضاهای شهری میپردازد. استفاده از عناصر کلیدی هنر اسلامی مانند هندسه منظم، رنگهای خاص، الگوهای تکراری و نمادهای فرهنگی در معماری و طراحی شهری، علاوه بر زیباسازی فضاها، به ایجاد پیوند معنوی و عاطفی میان شهروندان و محیط کمک کرده و حس تعلق به مکان را در آنها تقویت میکند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که استفاده از هندسه و تقارن در طراحی مساجد و میدانهای عمومی به تقویت حس نظم و هماهنگی میان افراد منجر میشود و فضایی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی فراهم میآورد. همچنین، استفاده از رنگهای آرامشبخش مانند آبی و سبز که در هنر اسلامی متداول هستند، موجب افزایش حس تعلق و ارتباط معنوی در میان افراد میشود. بررسی نمادها و الگوهای تکراری نیز نشان میدهد که این عناصر با ایجاد حس تداوم و ثبات در فضاهای عمومی، به تقویت هویت فرهنگی و ایجاد پیوند عمیقتر با ارزشهای بومی کمک میکنند. این پژوهش بر آن است که با ارائه راهکارهایی بر مبنای اصول هنر اسلامی، بتوان در طراحی فضاهای شهری معاصر به ایجاد فضایی معنادار و هویتبخش پرداخت که نه تنها با نیازهای فیزیکی بلکه با نیازهای فرهنگی و معنوی افراد نیز هماهنگی داشته باشد. این رویکرد میتواند به عنوان راهکاری موثر برای مقابله با چالشهای جهانیسازی و حفظ ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در شهرهای اسلامی به کار رود.
بررسی تأثیر فضاهای نیمهباز در تعاملات اجتماعی شهرهای مدرن
این مقاله به بررسی تأثیر فضاهای نیمهباز بر تعاملات اجتماعی در شهرهای مدرن پرداخته است. هدف اصلی تحقیق، شناسایی و تحلیل عواملی است که در طراحی فضاهای نیمهباز میتوانند به تقویت تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی شهری کمک کنند. روش پژوهش به صورت کیفی و مبتنی بر مشاهدههای مستقیم، مصاحبههای نیمهساختاریافته و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی است. یافتهها نشان میدهد که فضاهای نیمهباز، با ایجاد محیطی مناسب و دوستانه، امکان تعاملات اجتماعی را برای شهروندان فراهم میکنند و در کاهش احساس انزوا نقش موثری دارند. عواملی چون دسترسی به عناصر طبیعی، نورپردازی مناسب، وجود امکانات رفاهی و حفظ حریم شخصی به عنوان عوامل کلیدی در بهبود کیفیت تعاملات اجتماعی در این فضاها شناسایی شدهاند. همچنین، نقش فرهنگ و ارزشهای اجتماعی در نحوه استفاده و میزان تعاملات اجتماعی در فضاهای نیمهباز بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که طراحی این فضاها باید با توجه به ویژگیهای فرهنگی جامعه هدف صورت گیرد. در پایان، پیشنهادات کاربردی برای طراحان شهری و معماران ارائه شده و پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی به منظور بررسی تاثیر نوع و کیفیت امکانات رفاهی و همچنین مطالعه مقایسهای در فرهنگهای مختلف مطرح شده است.
تحلیل زیباییشناسی و کارکرد فضاهای عمومی شهری بر اساس اصول روانشناسی محیطی
پژوهش حاضر به تحلیل زیباییشناسی و کارکرد فضاهای عمومی شهری بر اساس اصول روانشناسی محیطی میپردازد و اهمیت طراحی این فضاها را در ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روانی کاربران بررسی میکند. فضاهای عمومی شهری به عنوان مکانهایی برای تعاملات اجتماعی و تقویت حس تعلق مکانی نقش مهمی در جامعه دارند و بهبود طراحی آنها میتواند تأثیرات مثبت فراوانی بر رفتار و احساسات کاربران داشته باشد. این مطالعه مروری با بررسی مقالات و پژوهشهای مرتبط، چارچوبی نظری و مدل مفهومی برای تحلیل این فضاها ارائه میدهد. نتایج نشان میدهد که استفاده از مؤلفههای بصری همچون نورپردازی، رنگ، و فرمهای هنری در طراحی فضاهای عمومی، میتواند احساس امنیت، آرامش و تعلق مکانی را تقویت کرده و به افزایش تعاملات اجتماعی کمک کند. همچنین، یافتهها حاکی از آن است که ترکیب اصول روانشناسی محیطی و زیباییشناسی در طراحی فضاهای عمومی میتواند به کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی شهری منجر شود. این پژوهش همچنین به محدودیتهای موجود اشاره کرده و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه میدهد که شامل انجام پژوهشهای میدانی و بررسی اثرات طراحیهای مختلف بر گروههای مختلف سنی است. این مطالعه با هدف ایجاد یک الگوی عملی برای طراحان و برنامهریزان شهری، نشان میدهد که چگونه طراحی متناسب فضاهای عمومی میتواند به توسعه جامعهپذیری و تقویت پیوندهای اجتماعی کمک کند.
تاثیر ساختارهای متحرک در طراحی فضاهای داخلی با استفاده از اصول معماری هوشمند
این مقاله به بررسی نقش ساختارهای متحرک در طراحی داخلی با رویکرد معماری هوشمند پرداخته و تاثیرات این ساختارها بر کارایی، انعطافپذیری و تجربه کاربری فضاهای داخلی را تحلیل میکند. پژوهش حاضر، که بهروش مروری انجام شده است، نشان میدهد که ساختارهای متحرک، از طریق قابلیت تغییرات آنی و تنظیم فضا، به کاربران امکان میدهند تا محیط خود را متناسب با نیازهای عملکردی و زیباییشناختی روزانه تغییر دهند. یافتهها حاکی از آن است که این نوع طراحی داخلی، بهویژه در فضاهای کوچک و چندکاربردی، نه تنها به افزایش بهرهوری فضا و کاهش هزینههای ساختاری کمک میکند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و ایجاد احساس تعلق در کاربران منجر میشود. این تحقیق همچنین به بررسی چالشهای عملی در اجرای معماری هوشمند در طراحی داخلی پرداخته و محدودیتهایی نظیر هزینههای بالا، پیچیدگی فنی و نیاز به نگهداری تخصصی را شناسایی میکند. با تحلیل این چالشها و ارائه راهکارهای پیشنهادی، مقاله به طراحان و معماران کمک میکند تا در مواجهه با این مسائل راهحلهای کارآمدتری برای اجرای ساختارهای متحرک و هوشمند بیابند. در نهایت، این پژوهش با تاکید بر پتانسیلهای معماری هوشمند، نقش اساسی این حوزه را در آینده طراحی داخلی بررسی کرده و پیشنهاداتی برای مطالعات آتی در جهت توسعه فناوریهای هوشمند، پایدار و سازگار با محیط زیست ارائه میدهد. این یافتهها میتوانند بهعنوان منبعی برای معماران و پژوهشگران در جهت بهبود کارایی، بهرهوری انرژی و تجربه کاربری در فضاهای داخلی به کار گرفته شوند.
دربارهی مجله
تجلی هنر در معماری و شهرسازی یک نشریه علمی-پژوهشی میانرشتهای است که به بررسی تقاطع میان بیان هنری و محیط ساختهشده اختصاص دارد. این نشریه بستری بینالمللی برای دانشمندان، معماران، مهندسان شهرسازی، طراحان، هنرمندان و پژوهشگران فراهم میکند تا مطالعات، بینشها و رویکردهای نوآورانه خود را که موجب غنیسازی و توسعه رشتههای معماری و شهرسازی میشود، ارائه دهند. این نشریه به صورت فصلنامه منتشر میشود و هر شماره شامل مقالات، مطالعات موردی، نقدها و مقالات تحلیلی است که به پر کردن شکاف میان نظریههای هنری و کاربردهای عملی در معماری و طراحی میپردازد و به رویکردی یکپارچه در طراحی، کارکرد، زیباییشناسی و تجربه انسانی در فضاهای ساختهشده میپردازد.
شماره کنونی

مقالات
-
تحلیل زیباییشناسی و کارکرد فضاهای عمومی شهری بر اساس اصول روانشناسی محیطی
لیلا ناصری ; حسین کریمی نیا * ; نسترن بهرامی15-25 -
تحلیل الگوهای هویتی در طراحی فضاهای شهری مبتنی بر اصول هنر اسلامی
مهدی حسینی طباطبایی ; زهرا موسوی فرد *41-56 -
کاربرد اصول مهندسی بومسازگار در طراحی فضاهای شهری مقاوم به تغییرات اقلیمی
زینب روشندل ; احمد کاظمی *71-82